معتاد به عشق: اثرات مخرب اعتیاد به عشق بر روی رابطه های سمی

خیلی از افراد هستند که درد و رنج زندگی خود و مشکلاتشان را به وسیلهی استفاده نادرست از عشق التیام میدهند یعنی آنها به حدی از عشق استفاده میکنند و به آن اعتیاد پیدا میکنند که مانند کسانی میشوند که از مواد مخدر استفاده میکنند این افراد به اولین فردی که در دسترس آنها باشد […]
خیلی از افراد هستند که درد و رنج زندگی خود و مشکلاتشان را به وسیلهی استفاده نادرست از عشق التیام میدهند یعنی آنها به حدی از عشق استفاده میکنند و به آن اعتیاد پیدا میکنند که مانند کسانی میشوند که از مواد مخدر استفاده میکنند این افراد به اولین فردی که در دسترس آنها باشد و بتواند خیلی سریع آنها را درک کند و نیازهایشان را تامین کند وابسته میشوند و آنها از این گونه عشقها برای از بین بردن موقت رنج خود استفاده میکنند و در یک جمله کلی اعتیاد به عشق آنها را به خود گرفتار میکند.
به طور کلی در همه انواع اعتیاد فرد معتاد به دنبال این است که از خشم، تنهایی، غم و غصه و احساسات خود فرار کند و در اعتیاد به عشق نیز این قضیه صدق میکند و در این مشکل نیز فرد برای اینکه از مشکلات و گرفتاریهای خود دور شود تمام تمرکزش را بر مسائل عاطفی محدود میکند اما این درگیری عاطفی در نهایت ضرر و معایب فراوانی با خود به همراه دارد و از نظر روانشناختی عشق سالمی نیست.
در این مقاله سعی میکنیم پیامدهایی را که در اثر اعتیاد به عشق به افراد وارد میشود را برایتان بیان کنیم تا اگر این وابستگی را در خود یا اطرافیانتان مشاهده کردید از عواقب آن آگاه باشید و به فکر راه بهبود و چاره برای آن بیفتید.
میخواهم یاد بگیرم هر مردی را مجذوب و وابسته خودم کنم
1- فرد نمیتواند به تنهایی شاد باشد

فردی که اعتیاد به عشق در وجودش ریشه دارد فکر میکند که رابطه داشتن با هر فردی بهتر از رابطه نداشتن و تنها ماندن است به همین جهت این شخص اگر در رابطه عاطفی با فردی دیگر نباشد احساس میکند به طور کامل از دست رفته است و همچنین احساس افسردگی میکند. بنابراین برای به دست آوردن شادی خود و حفظ آن نیاز دارد که حتما با یک فرد وارد رابطه شود.
مقاله مرتبط: میدانید چطور با عشق بیش از حد باعث نابودی خود و رابطه می شوید؟
2- نمیتواند رابطه را قطع کند
فردی که دچار عشق افراطی شده است از پایان دادن به رابطه خود وحشت دارد و در واقع نیاز اصلی و اساسی او این است که با کسی در رابطه باشد بنابراین برایش اهمیت زیادی ندارد که طرف مقابلش چه کسی و چه ویژگیهایی دارد و حتی اگر با یک فرد بد و کسی که میتواند برای او آسیب زا باشد در یک رابطه به سر ببرد باز هم این شرایط را قبول میکند و در این راستا ممکن است مجبور شود درد و رنج فراوانی را تحمل کند.
3- اعتماد به نفس فرد کم میشود

فرد وابسته یا فردی که اعتیاد به عشق دارد آنقدر زمان و انرژی خود را صرف معشوقهاش میکند که برای مراقبت از خودش زمان زیادی باقی نمیماند و او معمولا برای اینکه طرف مقابلش را از خود راضی نگه دارد همیشه از حقش کوتاه میآید و حتی در برابر هر گونه بیعدالتی از خودش دفاع نمیکند و در تعیین هویت خود دچار مشکل میشود و به مرور عزت نفس او به حدی کم میشود که به راحتی هر مسئلهای را قبول میکند.
4- اصلا صبر نمیکند
فردی که در دامن اعتیاد به عشق گرفتار شده است به هیچ وجه آرام و قرار شکست بعد از یک رابطه و گذراندن اوقات مجردی و تنها بودن را ندارد بنابراین بدون هیچ صبری سراغ فرد بعدی میرود و بعد از اینکه از یک رابطه شکست میخورد بلافاصله سراغ شخص دیگر و آغاز کردن رابطه جدید میشود و اصلا فکر نمیکند که باید در این مسیر صبر کند و عجله و انتخاب سریع فقط اوضاع را بدتر میکند و بیشتر او را دچار آسیب میکند.
5- فرد دچار ضربه روحی و جسمی میشود

به عقیده روانشناسان و محققان آمریکایی زمانی که شخصی به شدت عاشق میشود و در واقع اعتیاد به عشق در وجود او شکل میگیرد با هر شکستی مغز فکر میکند که ضربهای به او وارد شده است یعنی در زمان شکست مغز دقیقا فکر میکند که یک آسیب فیزیکی بر بدن شما وارد شده است و بدن آسیب دیده و یا زخمی شده است در حالی که جسم شما کاملا هم سالم باشد اما عملکرد مغز دقیقا مانند زمانی است که فرد ضربه جسمی میبیند بنابراین اعتیاد به عشق فرد را دچار این گونه از آسیبها نیز میکند.
6- اعتیاد به موارد دیگر را به دنبال دارد
فردی که اعتیاد به عشق دارد و سعی میکند همه دردهای خود را از طریق این عشق درمان کند دقیق مانند یک فرد معتاد به الکل و مواد دیگر میماند؛ که میخواهد لحظات خوب سرخوشی و مستی را برای خودش به بار بیاورد اما به طور کلی این عشق افراطی فرد را به سمت اعتیاد به مواد مخدر، الکل و اعتیاد به سکس میکشاند یعنی به دنبال اعتیاد به عشق این نوع اعتیادها نیز ممکن است در فرد ایجاد شود مثلا ممکن است برای اینکه افرادی را جذب کند از سکس استفاده کند و کم کم به این حس یعنی سکس و رابطه جنسی نیز اعتیاد پیدا کند.
7- هورمونهای استرس افزایش مییابد

فعالیت مغز به گونهای است که اگر شما در معرض عشق بیش از حدی قرار بگیرید یا به اعتیاد به عشق گرفتار شوید او هورمونهای دوپامین و اکسی توسین زیاد یا همان مواد شیمیایی عصبی را تولید میکند این وضعیت باعث میشود که شما به طور مدام احساس خوشی و لذت ببرید و اگر زمانی دچار شکست شوید هورمونهای استرس مانند کورتیزول و اپی نفرین از طرف قلب پمپاژ میشود و به دنبال آن حتی فعالیت جسمی و عملکرد بدن دچار نوسانات زیادی میشود و تاثیر مخربی بر جسم وارد میکند.
8- نیازها و خواستههای او به دیگران وابسته است
این افراد معتاد به عشق معمولا نمیتوانند احساسات و خواستههای خود را تشخیص دهند و چون به فرد دیگری به شدت وابسته میشوند بنابراین احساسات او را بهتر درک میکنند و با او بهتر ارتباط برقرار میکنند این افراد اگر خواسته یا آرزویی هم داشته باشند مربوط به خودشان نیست و بیشتر به آرزو و خواستههای شخصی که او را دوست دارند مربوط میشود.
9- هویت فرد را به چالش میکشد

وقتی شخصی بیش از حد به عشق و ابسته است یا اعتیاد به عشق در تمام وجود او ریشه دوانده است پیش خود فکر میکند که وجود او بدون وجود دیگری هیچ است و در واقع ارزشی ندارد.
این مشکل بیشتر از دوران کودکی فرد نشأت میگیرد و در آن زمان خانواده، معلمان یا همدورهایها ضعفهای فرد را به رخ او میکشند پس این فرد وقتی به کسی علاقمند میشود فک میکند در مقابل او واقعا وجود کم ارزشی دارد و به همین دلیل چون خودش نیز برای شخصیتش احترام قائل نیست و بیش از حد به دیگری وابسته میشود و حتی ممکن است بر اثر این وابستگی سوءاستفادههای زیادی از او ببرند پس به مرور هویت او در برابر دیگران نیز کم ارزش و بی اعتبار میشود.
10- فرد دچار پرخاشگری و خشونت میشود
کسی که به اعتیاد به عشق دچار میشود معمولا آنقدر وقت و هزینه خود را صرف طرف مقابلش میکند که ممکن است مورد نقد و نکوهش سایر اطرافیان و یا حتی خانواده و دوستانش قرار بگیرد و چون او نیز راه رهایی از تمام رنجها و مشکلات خود را به سبب این عشق میبیند در برابر آنها واکنش نشان میدهد و ممکن است با عصابنیت و پرخاشگری عکسالعمل خود را به آنها نشان دهد و در نهایت روابطش با دوستان و اطرافیان نیز دچار مشکل میشود.
11- ترس را در دل فرد همیشگی میکند
فردی که وابستگی بیش از حد و معتاد آسایی به طرف مقابلش دارد در هر حالی خوشی خود را با وجود طرف مقابل میبیند و تصور میکند بنابراین مدام در تصور خود از این میترسد که ممکن است روزی معشوقه خود را از دست بدهد و به دنبال آن خوشی و لذتی که در زندگی او وجود داشت تمام میشود بنابراین این افکار ترس و استرس آور همیشگی، فرد را راحت نمیگذارد.
0 دیدگاه